میرود بر لبۀ تیغ قدم بردارد
درد را یکتنه از دوش حرم بردارد
حسین، کشتهٔ دیروز و رهبر روز است
قیام اوست که پیوسته نهضتآموز است
رُخش چه صبح ملیحی، لبش چه آب حیاتی
علی اکبر لیلاست بَه چه شاخه نباتی
چه جانماز پی اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد
دنیاست چو قطرهای و دریا، زهرا
کی فرصت جلوه دارد اینجا زهرا؟