بهارا! حال زارم را بگویم؟
دل بی برگ و بارم را بگویم؟
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
گوش بسپار که از مرگ خبر میآید
خبر از مرگ چنین تازه و تر میآید
با هیچکس در زندگی جز درد همپا نیستم
بیدرد تنها میشوم، با درد تنها نیستم