ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد
وقت جوابِ همسفران بر امام شد
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
تشنهٔ عشقیم، آری، تشنه هم سر میدهیم
آبرویی قدر خون خود، به خنجر میدهیم
شبی که صبح شهادت در انتظار تو بود
جهان، مسخّر روح بزرگوار تو بود
مسیح، خوانده مرا، وقت امتحان من است
زمان، زمانِ رجزخوانی جوان من است
کعبه، یک زمزم اگر در همه عالم دارد
چشم عشّاق تو نازم! که دو زمزم دارد
غم با نگاه خیس تو معنا گرفته
یک موج از اشک تو را دریا گرفته