رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
ای پاسخ بیچون و چرای همۀ ما
اکنون تویی و مسألههای همۀ ما
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
مسیح، خوانده مرا، وقت امتحان من است
زمان، زمانِ رجزخوانی جوان من است
غم با نگاه خیس تو معنا گرفته
یک موج از اشک تو را دریا گرفته