ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام