چه اعجازیست در چشمش که نازلکرده باران را
گلستان میکند لبخندهای او بیابان را
دلی كه خانۀ مولا شود حرم گردد
كز احترام علی كعبه محترم گردد
کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده؟
در دل دریای دشمن بیمحابا ایستاده؟
آتش چقدر رنگ پریدهست در تنور
امشب مگر سپیده دمیدهست در تنور؟
با نگاه روشنت پلک سحر وا میشود
تا تبسم میکنی خورشید پیدا میشود
آگه چو شد از حالت بیماری او
دامن به کمر بست پیِ یاری او