ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
میرود بر لبۀ تیغ قدم بردارد
درد را یکتنه از دوش حرم بردارد
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
آبی برای رفع عطش، در گلو نریخت
جان داد تشنهکام و به خاک آبرو نریخت
رُخش چه صبح ملیحی، لبش چه آب حیاتی
علی اکبر لیلاست بَه چه شاخه نباتی