آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم