ما شیعۀ توایم دل شادمان بده
ویران شدیم، خانۀ آبادمان بده
هر کس به سایۀ تو دو رکعت نماز کرد
با یک قنوت هر چه گره داشت، باز کرد
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم
با دست تهی و دل پُر غم نرویم
مرا به ابر، به باران، به آفتاب ببخش
مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش
باز باران است، باران حسینبنعلی
عاشقان، جان شما، جان حسینبنعلی
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست