رو به زیبایی او چشم تماشاست بلند
سمت بخشندگیاش دست تمناست بلند
باز هم آب بهانه شد و یادت کردم
یادت افتادم و با گریه عبادت کردم
وعدهای دادهای و راهی دریا شدهای
خوش به حال لب اصغر كه تو سقّا شدهاى
چند روزیست فقط ابر بهاری شب و روز
ابر گریانی و جز اشک نداری شب و روز