آن شب زمین شکست و سراسر نیاز شد
در زیر پای مرد خدا جانماز شد
رسیدی و پر و بال فرشتهها وا شد
شب از کرانۀ هستی گذشت و فردا شد
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری