ای دل سوختگان شمع عزای حرمت
اشک ما وقف تو و کربوبلای حرمت
کسی که عشق بُوَد محو بردباری او
روان به پیکر هستیست لطف جاری او
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
زهی آن عبد خدایی که خداییست جلالش
صلوات از طرف خالق سرمد به جمالش
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری