خورشید، گرمِ دلبری از روی نیزهها
لبخند میزند سَری از روی نیزهها
شروع نامهام نامی کریم است
که بسمالله الرحمن الرحیم است
قیامت غم تو کمتر از قیامت نیست
در این بلا، منِ غمدیده را سلامت نیست
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم