از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادۀ سهشنبه شب قم شروع شد
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم