حال ما در غم عظمای تو دیدن دارد
در غمِ تشنگیات اشک چکیدن دارد
ای بنای حرم عدل و امان را بانی
ای ز انوارِ تو، آفاق همه نورانی
گرچه سوز همه از آتش هجران تو بود
رمز آزادی توحید به زندان تو بود
دل سوزان بُوَد امروز گواه من و تو
کز ازل داشت بلا، چشم به راه من و تو