الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
بشوی این گرد از آیینۀ خویش
به رغم عادت دیرینۀ خویش
مرا از حلقۀ غمها رها کن
مرا از بند ماتمها رها کن
برای من دو چشم تر بگیرید
سراغ از یک دل پرپر بگیرید
شکسته، ارغوانی مینویسم
به یاد لالههای بیسر باغ
دلا غافل ز سبحانی، چه حاصل؟
مطیع نفس و شیطانی، چه حاصل؟