جاریست چو باران عرق شرم به رویم
از عفو تو یا از گنه خویش بگویم؟
باشد که دلم، راهبری داشته باشد
از عالم بالا، خبری داشته باشد
خواهان تو هر قدر هنر داشته باشد
اول قدم آن است جگر داشته باشد...
ای آنکه قسم خورده به نام تو خدایت
بیدار شده شهر شب از بانگ رهایت
ای روشنی آینه! ای آبروی آب!
اسلام تو حل کرد همه مسئلهها را