ای قدر تو بر مردم دنیا پنهان
چون گوهر در سینۀ دریا پنهان
آه است به روی لب عالم، آه است
هنگام وداع سخت مهر و ماه است
نوخاستهای ز نسل درد آمده است
با گرمی خون و تیغ سرد آمده است
سوز جگر از دل به زبان آمده بود
بابا سوی میدان، نگران آمده بود
برخیز و کفن بپوش سر تا پا را
تا گریه کنند آن قد و بالا را
در بين ملائک از تو نام آوردهست
نام از تو شکوه ناتمام آوردهست