در لغت معنی شبح یعنی
سایهای در خیال میآید
دختری ماند مثل گل ز حسین
چهرهاش داغ باغ نسرین بود
نیزه دارت به من یتیمی را
داشت از روی نی نشان میداد
الغرض! فیض خاص گشت تمام
سهم ما باز، فیض عام شده است
روزههایم اگرچه معیوب است
رمضان است و حال من خوب است