شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

اهدنا الصراط

ای رهنمای گم شدگان اِهْدِنَا الصِّراط
وی نور چشم راهروان اِهْدِنَا الصِّراط

در دوزخ هوا و هوس مانده‌ایم زار
گم کرده‌ایم راه جنان اِهْدِنَا الصِّراط

بگذشت عمر در لَعَب و لهو و بی‌خودی
شاید تدارکی بتوان اِهْدِنَا الصِّراط

ره دور و وقت دیر و شب تار و صد خطر
مرکب ضعیف و جاده نهان اِهْدِنَا الصِّراط...

رفتند اهل دل همه با کاروان جان
ما مانده‌ایم بی‌دل و جان اِهْدِنَا الصِّراط

گم گشت «فیض» و راه به جایی نمی‌برد
ای رهنمای گمشدگان اِهْدِنَا الصِّراط