مسلم که از حسین سلام مکرّرش
باید که خواند حضرت عبّاس دیگرش
گویند فقیری به مدینه به دلی زار
آمد به درِ خانۀ عبّاس علمدار
طبع و سخن و لوح و قلم گشته گهربار
در مدح گل باغ علی، میثم تمار
کاروان، کاروان شورآور
کاروان، اشتیاق، سرتاسر
آن شب که باغ حال و هوای دعا گرفت
هر شاخهای قنوت برای خدا گرفت