ای نامۀ سر به مهر مکتوم
ای مادر صبر، ام کلثوم!
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
ای لوای تو برافراشته بر قلّۀ نور
کرده نور رُخَت از پردۀ ابهام، عبور
ای که وجود پاک تو آیینۀ زهراست
هر جا تو باشی اسم بابایت علی آنجاست
زینب صُغراست او؟ یا مادر کلثوم بوده؟
یا خطوط درهم تاریخ نامفهوم بوده؟
هرچند درک ناقص تاریخ کافی نیست
در اینکه حق با توست اما اختلافی نیست
آتش چقدر رنگ پریدهست در تنور
امشب مگر سپیده دمیدهست در تنور؟
کمتر کسیست در غم من، انجمن کند
از من سخن بیاورد، از من سخن کند
امشب ز فرط زمزمه غوغاست در تنور
حال و هوای نافله پیداست در تنور