ای نامۀ سر به مهر مکتوم
ای مادر صبر، ام کلثوم!
ای که وجود پاک تو آیینۀ زهراست
هر جا تو باشی اسم بابایت علی آنجاست
زینب صُغراست او؟ یا مادر کلثوم بوده؟
یا خطوط درهم تاریخ نامفهوم بوده؟
چه روضهایست، که دلها کبوتر است اینجا
به هر که مینگرم، محو دلبر است اینجا
هرچند درک ناقص تاریخ کافی نیست
در اینکه حق با توست اما اختلافی نیست
اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را
ندای ربّنا را، اشک در حال تبسم را
کمتر کسیست در غم من، انجمن کند
از من سخن بیاورد، از من سخن کند
صدای ذکر تو شب را فرشتهباران کرد
حضور تو لب «شیراز» را غزلخوان کرد