در سایۀ این حجاب نوری ازلیست
هر چند زن است اما آواش جلیست
طوفان خروش و خشم ما در راه است
سوگند به آه، عمرتان کوتاه است
تيغيم که در فراز، رعبانگيزيم
هنگام فرود، خون دشمن ريزيم
داغ تو اگرچه روز را شام کند
دشمن را زهر مرگ در کام کند
پر شور و شکوه، بهمنی تازه رسید
در جان وطن بهار امید دمید
همواره نبرد حق و باطل برپاست
هر روز برای مسلمین عاشوراست
آن روز که شهر از تو پر غوغا بود
در خشمِ تو هیبت علی پیدا بود