سرو است و به ایستادگی متهم است
از شش جهت آماج هزاران ستم است
بد نیست که از سکوت تنپوش کنی
غوغای زمانه را فراموش کنی
در شهر شلوغ، خلوتی پیدا کن
در خلوت خود قیامتی برپا کن
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
گهگاه تنفسی به اوقات بده
رنگی به همین آینهٔ مات بده