آه ای مدینه، شهر رسول امین سلام
مادر سلام، عطر گل یاسمین سلام
خاکیان را از فلک، امید آسایش خطاست
آسمان با این جلالت، گوی چوگان قضاست
بوی بهشت میوزد از کربلای تو
ای کشتهای که جان دو عالم فدای تو
وَ قالت بنتُ خَیرِالمُرسَلینا
بِحُزنٍ اُنظُرینا یا مدینا
چشمهچشمه میجوشد خون اطهرت اینجا
کور میکند شب را، برق خنجرت اینجا
«چه کربلاست! که عالم به هوش میآید
هنوز نالهٔ زینب به گوش میآید»
با نور استجابت و ایمان عجین شدی
وقتی که با ولی خدا همنشین شدی