آیینۀ وحی و آیت بیداریست
کارش همه دلنوازی و دلداریست
همیشه سفرهاش وا بود با ما مهربانی کرد
هزاران بار آزردیمش اما مهربانی کرد
در آن تاریک، دل میبُرد ماه از عالم بالا
گرامی باد این رخشنده، این تابان بیهمتا
آه میکشم تو را با تمام انتظار
پر شکوفه کن مرا، ای کرامت بهار