حق روز ازل کل نِعَم را به علی داد
بین حکما حُکمِ حَکَم را به علی داد
در قبلهگه راز فرود آمد ماه
یا زادگه علی بود بیتالله
حسین بود و تو بودی، تو خواهری کردی
حسینِ فاطمه را گرم، یاوری کردی
بر عهد خود ز روی محبت، وفا نکرد
تا سینه را نشانهٔ تیر بلا نکرد
میآمد و سربهزیر و شرمندهٔ تو
با گریهاش آمیخت شکرخندهٔ تو
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر
لب ما و قصۀ زلف تو، چه توهمی! چه حکایتی!
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی! چه عنایتی!
دنیای بیامام به پایان رسیده است
از قلب كعبه قبلۀ ایمان رسیده است
ماه مولا شد حدیث طیر را با ما بخوان
در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان