به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
بهار و باغ و باران با تو هستند
شکوه و شوق و ایمان با تو هستند
دلش میخواست تا قرآن بخواند
دلش میخواست تا دنیا بداند
زخمی شکفته، حنجرهای شعلهور شدهست
داغ قدیمی من از آن تازهتر شدهست
دل غریب من از گردش زمانه گرفت
به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را