به رغم زخم زبانها به غم، عنان ندهم
ز کف، قرار خود از طعن طاعنان ندهم
هنوز داشت نفس میکشید؛ دیر نبود
مگر که جرعۀ آبی در آن کویر نبود
نبود غیر حرامی، به هرطرف نگریست
ولی خروش برآورد: «یاری آیا نیست؟»
چگونه وصف کنم شاعرانه کیست علی؟
شبیه نیست به غیر از خودش؛ علیست علی
کمک کنید به نوباوگان جنگزده
به آهوان هراسیدۀ پلنگزده
مرا به خانۀ زهرای مهربان ببرید
به خاكبوسی آن قبر بینشان ببرید