شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی
فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی