هزار حنجره فریاد در گلویش بود
نگاه مضطرب آسمان به سویش بود
سوختی آتش گرفت از سوز آهت عالمی
آه بین خانۀ خود هم نداری محرمی
دنیا به دور شهر تو دیوار بسته است
هر جمعه راه سمت تو انگار بسته است
خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی
فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی