ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
ای صفت خاص تو واجب به ذات
بسته به تو سلسلۀ ممکنات
به کعبه رفتم و زآنجا هوای کوی تو کردم
جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم...
تا آسمانت را کمی در بر بگیرد
یک شهر باید عشق را از سر بگیرد
سلامٌ علی آل طاها و یاسین
سلامٌ علی آل خَیرِ النَّبِیِّین
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست