بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب
مقدّر کن برایم بهترینها را همین امشب
بیان وصف تو در واژهها نمیگنجد
چرا که خواهر صبری و دختر نوری
عشق فهمید که جان چیست دل و جانش نیست
سرخوش آنکس که در این ره سروسامانش نیست
اینان که به شوق تو بهراه افتادند
دلسوختگان صحن گوهرشادند