سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
جاده در پیش بود و بیوقفه
سوی تقدیر خویش میرفتیم
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
میداد نسيم سحری بوی تنت را
از باد شنيدم خبر آمدنت را
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری