در خیالم شد مجسم عالم شیرین تو
روزگار سادۀ تو، حجرۀ رنگین تو
جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی
زمین را، آسمان را، ابر و باران را دعا کردی
آن سوی حصار را ببینیم ای کاش
آن باغ بهار را ببینیم ای کاش
خدایا، تمام مرا میبرند
کجا میبرندم، کجا میبرند؟