سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
دنیا به دور شهر تو دیوار بسته است
هر جمعه راه سمت تو انگار بسته است
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است