قسم به ساحتِ شعری که خورده است به نامم
قسم به عطر غریبی که میرسد به مشامم
دست من یک لحظه هم از مرقدت کوتاه نیست
هرکسی راهش بیفتد سمت تو گمراه نیست
الهی به مستان میخانهات
به عقلآفرینان دیوانهات
چشم تو خراب میشود بر سر کفر
کُند است برای حنجرت خنجر کفر