رنگ سیاه و سرخِ تو را دارند
اینروزها تمام خیابانها
لالۀ سرخی و از خون خودت، تر شدهای
بیسبب نیست که اینگونه معطر شدهای
در سکوتی لبالب از فریاد گوشه چشمی به آسمان دارد
یک بغل بغض و تاول و ترکش، یک بغل بغض بیکران دارد
آتشفشان زخم منم، داغ دیدهام
خاکسترم، بهار به آتش کشیدهام
تا در حریم امن ولا پا گذاشتهست
پا جای پای حضرت زهرا گذاشتهست