شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
در بند اسارت تو میآید آب
دارد به عمارت تو میآید آب
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد
وقت جوابِ همسفران بر امام شد