گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
نه لاله بوی خوش مستی از سبوی تو دارد،
هزار کاسه از این باغ رو به سوی تو دارد
جاده در پیش بود و بیوقفه
سوی تقدیر خویش میرفتیم
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری