سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
میشود دست دعای تو به باران نرسد؟!
یا بتابی به تن پنجرهای جان نرسد؟!
در محضر عشق امتحان میدادی
گویی که به خاک، آسمان میدادی
دشتی پر از شقایق پرپر هنوز هست
فرق دو نیم گشتۀ حیدر هنوز هست
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری