نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
کجاست زندهدلی، کاملی، مسیحدمی
که فیض صحبتش از دل بَرَد غبارِ غمی
الهی به مستان میخانهات
به عقلآفرینان دیوانهات
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی
مهر خوبان دل و دین از همه بیپروا برد
رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد