هرچه را خواهی بگیر از ما ولی غم را مگیر
غم دوای دردهای ماست مرهم را مگیر..
امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
این زن کسی را ندارد تا سوگواری بیاید؟
یک گوشه اشکی بریزد یا از کناری بیاید؟
سرباز نه، این برادران سردارند
پس این شهدا هنوز لشکر دارند
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست