هر دل که سوز عشق تکانش نمیدهد
حق در حریم قرب، مکانش نمیدهد
جبریل گل تبسّم آورد از عرش
راهی غدیر شد خُم آورد از عرش
شنیدم رهنوردان محبت
شدند آیینهگردان محبت
غدیر، خاطری از گل شکفتهتر دارد
غدیر، یک چمن آلاله زیر پر دارد
جلوهگر شد بار دیگر طور سینا در غدیر
ریخت از خمّ ولایت می به مینا در غدیر
الا که نور و صفا آفتاب از تو گرفت
ستاره سرعت سِیْر و شتاب از تو گرفت