ای نام تو از صبح ازل زمزمۀ رود
ای زمزم جاری شده در مصحف داود
تویی که میدمی از عرش هر پگاه، علی
منوّرند به نور تو مهر و ماه، علی
پیچیده در ترنّم هستی، صدای تو
ای راز ناگشودۀ هستی، خدای تو
ماه است و آفتابیام از مهربانیاش
صد کهکشان فدای دل آسمانیاش
ای سلسله در سلسله در سلسله مویت
وی آینه در آینه در آینه رویت