سحر دمیده و بر شیشه میزند باران
هوا مسیحنفس شد، به مقدم رمضان
خم میشوم تا گامهایت را ببوسم
بگذار مادر جای پایت را ببوسم
ای نگاه تو کلید بخت خوشاقبالها
کاش دیدارت مُیسَّر بود در این سالها
جهان نبود و تو بودی نشانۀ خلقت
همای اوج سعادت به شانۀ خلقت