آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
از فرّ مقدم شه دین، ختم اوصیا
آفاق، با بَها شد و ایّام، با صفا
یارب به حق منزلت و جاه مصطفی
آن اشرف خلائق و خاتم به انبیا
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم