شب به شب ماه به یاد لب عطشان حسین
میکشد آه به یاد لب عطشان حسین
كوی امید و كعبۀ احرار، كربلاست
معراج عشق و مطلع انوار، كربلاست
ای سفیر صبح! نور از لامکان آوردهای
بر حصار شب دمی آتشفشان آوردهای
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم