باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود
شمیم اهل نظر را به هر کسی ندهند
صفای وقت سحر را به هر کسی ندهند